داستان کوتاه آموزندهداستان کوتاه و جالب


داستان کوتاه مزرعه سيب‌ زمینی
پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد. او می‌خواست مزرعه سیب‌زمینی‌اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود.




پایگاه سلامت دانش آموزی لارستان مزرعه ,داستان ,سيب‌ زمینی ,مزرعه سيب‌ ,داستان کوتاه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایران تایپیست جدیدترین اخباز تکنولوژی ایران تخفیف Sabrina2nw Situs یادگار دوست آخرین امید دانلود آهنگ و فیلم قهوه و سرقت